عروسی دختر دایی تموم شد اصلا هم خوش نگذشت ولی از همه چی بگذریم من به لباسم رسیدم
آخر هم نپوشیدمش
روز جمعه خواهری برام 4 تا لباس آورد از لباسای خودش گفت ازینا هم خواستی بپوش به توافق مادری
یکی پوشیدم لباس خودمم رفت داخل کمد کنار بقیه لباسها
میخوام خبیث بشم لباس خواهری اگه بتونم بکشم بالا چون خیلی بهم میاد
در حال آماده شدن بودم بابا هم هی نگاهم میکرد میخندید میگفت الان دارین میرین قر بدین
نمازش رو خوند لباساش رو دادم هی میگفت بابا چکار ما پیر مردا دارین دلش نمیخواست
کت شلوارش رو بپوشه هی بهونه میاورد هوا گرمه .تنگ شده برام آخر اینو قبلا دیدن من نمیپوشم
اینجا داشت منو مسخره میکرد گفت قبلا دیدن لباسم
خلاصه زورم بیشتر شد راضی شد قربون بابام که خوش تیپ شد کلی هم ازش عکس گرفتم
عروسی دختر دایی هم خوش نگذشت نسبت به عروسی پسر خاله که سال گذشته همه وسط بودن قر میدادن
ولی دیشب بخاطر اخلاق دایی زن دایی هیچ کس قر نداد همه نشسته بودیم
مادری قبلش تو خونه گفت : ظاهری هم شده بیایین جلو فقط مامان منو آجی دومی رفتیم یه کم جلو دست زدیم
زن دایی هم دید کسی از طرف عروس نیس فقط دامادی ها هستن هی میومد میگفت عمه های عروس
دختر عمه های عروس بیایین کسی هم قبول نمیکرد ...
آخه دایی با همه خواهراش خواهر زادهاش بخاطر حرفای بی ارزش بحث کرده همه رو نگران کرده از خودش
حالا هم از کرده خودشون پشیمون هستن
مراسم هم که تموم شد خداحفظی کردن رفتن زن دایی هم میگفت بمونین بریم باغ بازم هر کسی بهونه اورد رفتن
آخر سر زن دایی اومد پیش مامان اصرار نرین بریم باغ بعد بریم خونه خلاصه از 4تا عمه منو مامان آجی موندیم
تا 2:30دیشب بیدار بودیم صبی هم خواب افتادم عجله ای اومدم کار الانم از خواب دارم ...
باید باهاشون صحبت کنم بعید میدونم مصی قبول کنه
ممنون بابت تبریکت لطف کردی
فداااااااای تو مامان بزرگ عزیزم
عمت دهه 40 پررررررررررررو.شش فرسخی خیابونمونم نبینمت .دهه 40؟تو چشام نگاه میکنه میگه پیرزن .یکی اینو بگیره تا نکشتمش[نیشخند]
متولد 16 اسفند 56 هستم
کادومو رد کن بیاد زود تند سریع
از کیکم خبری نیسکارت عابر پر پول میخوای هان؟نشنیدم دو باره بگو
عمه ندارم
خو مگه چیه عزیزم دهه 40هستی ولی خوب موندی هاا
بوووو 11 سال بزرگتری ازم
ولی خداییش فک میکردمدده 60 هستی
کادو وقتی عابر بانک دادی به مهدیا جون همون موقع برات میخرم
زنده باشی عزیرم همیشه شاد باشی
عروس توئه ب من چهبیا ببرش بازار واسش خرید کنالبته انقده خسیسی ک واسه خودت ب زور خرید میکنی .طفلی بچم گیر چه مادر شوهر خبیث و ملعونی افتاده ایییییییییییش
دختر توئه بمن چه یه کارت عابر پر از پول با رمزش بزار داخل کیفش ببرمش خرید نچ نچ من خسیس من دست دل بازم
خبیث ملعون خودتی اییییییییییییییییش
به منم رمز میدی؟
http://mylovelyworld2016.mihanblog.com/
آره میدم
الان میام
اومدم رمزت بدم دیدم وبت حذف شده
آخه نه اینکه زیادین ...همه هم سحر و سپیده و ظهره و شام و عصرونه و اینا آدم قاطی میکنه ...عیالواری هم خوب نیستا ..چه کرده خوشگلی باهامون
افادها طبق طبق کلاغ زشت
میگم کدوم سحر بودی یادم رفتپوزخند:
بله بایدم یادت بره این تلگرام کاری کرد فراموش کنی
من همون سحر دخمل بابام هستم
سلام.....بتول.....اااا ببخشید نی نی ام دعوام کرد...ببخشید...سحر جونم...خوبی عشقم......
میگم ای جلب.....هم لباس مسخری هم لباس میدوزدی.....
همیشه خوش باشی....اخی الهی بابای خوشتیپتو برم...خدا نگهدارش باشه...خدا همیشه پشت و پناه خانوادت بشه عزیزم.....
سلام صغری جان خوبی ....
قربون نی نی خوشملت برم از حالا با عدف هست مثل مامانش نیس
قربونت عزیزم خوبم تو خوبی بادوم خوبه باباش خوبه
آره ما اینیم دیگه بیا یه دوره واست بزارم
فداااای تو عزیزم ....
خو حالا پا میشدی یه قر میدادی چی میشد؟؟؟
ببینم تو رو اهنگ بابا کرم داشتن؟
قر وااای چه حرفا
بابا کرم نه خخخ
سلام سحر جان...خوبی خانومی؟
مهم اینه که تو به لباست رسیدی بیخیال عروسی
ایشالا خوشبخت بشن عزیزم....
سلام عزیز دل وو خوبم تو خوبی
اره بابا عروسی مروسی بیخیال لباس مهمه
انشالله که زندگی خوبی کنار هم داشته باشن دلشون شاد باشه
یهو دلم واسه زنداییت سوخت!
مبارکه لباس خواهرت واست!
انشالله همیشه به عروسی دخترجون!
مقصر خودش هست فکر آینده نمیکنه ...
انشالله که خوشبخت شن ...
مهم این بود من به لباسم رسیدم
عروسی همینجوریشم خوبه مردمو میشه تماشا کرد
لباس خواهرتو برای خودت بردار ،من بهت ایمان دارم میتونی
من زیاد از عروسی رفتن خوشم نمیاد هر وقت هم رفتم به اجبار مامان بوده
اره من میتونم کلا ایرانی میتواند