بله ...یا نه ...؟

همه چی امشب معلوم میشه آیا فاطمه زن داداشم میشه یا نه ؟

دیشب مادری به داماد اولی زنگ زد گفت به حاجی... زنگ بزن ببین اجازه میده امشب بریم خونش

اجازه بگیریم برا خواستگاری دخترش.....

داماد هم  قبول کرد کلی تعریف گفت خانواده خوبی هستن بعد مادری گفت به نظرت جواب میدن ؟

داماد هم گفت اگه نده اشتباه کرده دیگه به کی میخواد بده پسر سالم پاکی هست  شغل خونش هم درسته

باید بده اینجاس که فک کنم قند تو دل داداش  اب شد

من که تو اتاق تو پتو افتاده بودم به لطف این سرفه زدن که حالمو گرفته روحیه داداش ندیدم ولی حتم دارم

تو دلش ذوق کرده

دوس دارم عکس العمل فاطمه خانوم هم ببینم وقتی باباش بهش میگه و یاد اونشب میاد که با چه نقشه ای

خواهر زادم بردش داخل مغازه داداش و پسند شد

بابا که دیشب استارت تیکه انداختن به داداش رو زد 

وقتی رفته بود بیرون لامپ رو حیاط خاموش نکرده بود بابا گفت فکرش جای دیگه هست

مادری هم  گفت شروع شد


++بعدا نوشت (ساعت 17:10 )

بابای فاطمه جواب رد داد

اهااای گل صحـــرا یی دلت وعده شیرینی داده بودی از شیرینی خبری نیس

رادار مادری و خواهرا هست که بهمین زودی دوباره بکار بیافته این دفعه کی بیاد بالا معلوم نیس